عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 21 فروردين 1392
بازدید : 448
نویسنده : MOHAMMAD MOGHERI

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد و غبار

قبلا این صحنه را... نمی دانم

در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید ، حس کردم

کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه

گفت : آرام باش ! چیزی نیست

به گمانم فقط کمی کمرم...

دست من را بگیر گریه نکن

مرد گریه نمی کند پسرم

چادرش را تکاند با سختی

یا علی گفت و از زمین پا شد

                        پیش چشمان بی تفاوت ما                         

ناله هایش فقط تماشا شد

------------

صبح فردا به مادرم گفتم

گوش کن ! این صدای روضه ی کیست؟

طرف کوچه رفتم و دیدم

در و دیوار خانه ای مشکی است

-------------

با خودم فکر می کنم حالا

کوچه ی ما چقدر تاریک است

گریه ، مادر ، دوشنبه، در ، کوچه

راستی! فاطمیه نزدیک است





مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








نعمت است نه فاجعه رفتن کسی که لایق نیست .............

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عمومي و ورزشي و علمي و آدرس msahand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com